تو به دموکراسی میگی خِرَد جمعی من می گم خریت جمعی؛ چون همیشه تعداد احمق ها بیش تر از اندیشمندا بوده، همون طور که تعداد عوام از خواص بیش تره.
تو به دموکراسی میگی خِرَد جمعی من می گم خریت جمعی؛ چون همیشه تعداد احمق ها بیش تر از اندیشمندا بوده، همون طور که تعداد عوام از خواص بیش تره.
به تو که فکر می کردم جهان به هم می ریخت منطق وجود نداشت و مردم آدمک هایی بودند در حال حرکت، جاده ها ساخته شده بودند تا مرا به تو برسانند، ابرها انتظار می کشیدند در لحظه ی موعود ببارند، دست ها و سازها تلاش می کردند احساسم را بنوازند، پاهایم می دویدند برای وصالت، چشم هایم می چرخیدند دنیا را، برای تماشا کردنت و دست هایم... دست هایم و آغوش تو... همه چیز به کنار فقط آغوش تو.