ای کاش همه مثل خدا یک رنگ بودند. او در خوشی ها سکوت می کند، در ناخوشی ها سکوت می کند، هنگام گناه سکوت می کند، هنگام دعا سکوت می کند.
او تنها کسی که می بیند و رد می شود و می شنود و فریاد نمی زند، شاید او تنها کسی است که قضاوت نمی کند.
او سکوت می کند اما بیکار نمی نشیند، خدا مصداق بارز مرد عمل است. او فقط عمل می کند بی هیچ حرفی و بی هیچ شعاری. 
آدم هایی نه مثل خدا اما شبیه خدا هستند. آن هایی که کمتر حرف می زنند و بیشتر اهل عملند. آن هایی که خوبی هایشان را کمتر می بینیم و مهجورند. آن هایی که عاشق اند اما به خوبی ابراز نمی کنند، آن هایی که رفیق اند، رفیق لحظه های سخت، اما ما نمی بینیمشان. اگر یک بار لحظه ای با آنان باشی نهایت عشق، نهایت رفاقت و نهایت همه چیز را حس می کنی. آدم هایی شبیه خدا، شبیه پدر و شبیه مادر.