دنیای امروز یا دنیای فردا صرفا نمی تواند دنیای یک چیز باشد. صرفا نمی تواند دنیای گفتمان باشد و نمی تواند دنیای موشک باشد. برخی مسائل با گفتمان جلو می روند و برخی با موشک و قدرت. هر چیز جای خودش. ما ایرانی ها استادِ احساسی رفتار کردن هستیم.
پی نوشت: البته این گفتمان نه گفتمان پاورپوینتیِ جلیلی است نه گفتمانِ فشلِ ایمیلیِ ظریف.
دوباره ایام شهادت علی (ع) فرا رسیده و دوباره دیالوگ زیر که دیالوگ معروف سریال امام علی (ع) است، بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرد.
معاویه: قوی تر از ذوالفقار علی سراغ داری؟ عمروعاص: آری. جهل مردم.
جدا از اینکه دیالوگِ مذکور علاوه بر ماندگار بودن، سخن درستی نیز هست، می خواهم به وجه دیگری از این دیالوگ بپردازم. در اینکه جهل مردم، فرصت خوبی برای سوء استفاده است، شکی نیست. در اینکه جهل مردم از ذوالفقار علی (ع) قوی تر است هم شکی نیست. اما اینکه قدرت علی (ع) در شمشیرخلاصه شود، اشتباه محض است. قدرت علی در علمش، سخنش، گفتارش، تفکرش و نهج البلاغه اش است. قدرت علی (ع) اگر در ذوالفقارش بود، بعد از شهادتش تمام می شد، اما علی (ع) و نوع نگاهش هم چنان در جهان می تازد و طرفدار دارد. عدالت علی، زبانزد خاص و عام است و هیچ کس، حتی مخالفان و دشمنانش هم نمی توانند آن را زیر سوال ببرند. قدرت علی (ع) در ساده زیستی اش است، در کمک به مستمندان، چنان که در اوج قدرت، هم چون مردم عادی و حتی پایین تر از آنان لباس می پوشد و زندگی می کند. قدرت علی (ع) ابدا در شمشیرش، جنگاوری اش و توانمندی نظامی اش نبوده و نیست. حال آنکه کسی نمی تواند تمام این ها را هم زیر سوال ببرد. قدرت علی (ع) در بخشش گناهکاران و دشمنانش است؛ می خواهید قدرت علی (ع) را ببینید، به رفتارش با ابن ملجم، به برخوردش در خانه وقتی همسرش را... به مشاوره هایش به همان هایی که خانه نشینش کرده اند نگاه کنید. علی (ع) عاقبت را فدای مصلحت نمی کند، او ابدا مصلحت اندیش نیست، عاقبت اندیش است. علی (ع) فراتر از جغرافیا، نژاد، سیاست و هر چیز دیگری است. هر انسان آزاد اندیشی در دنیا شیفته ی علی (ع) است. علی (ع) برای من بزرگترین فیلسوف و اندیشمند تمام دوران هاست. کسی که هرگز از این دنیا نرفته و کسی که بیش از هر آدم زنده ای، بر جسم و روح و ذهنیت بشر، تاثیرگذار بوده است. علی (ع) غایت و نهایت تمام خوبی ها، بزرگواری ها و رفتارهای انسان دوستانه است. تفکر علی (ع) قوی تر از هر چیز دیگری است، از ذوالفقارش یا حتی از جهل مردم. آن چیزی که جهل مردمان را هم چنان پس از سال های سال می شوید و افراط و تفریط و خرافات را از افکارشان و رفتارشان می زداید، تفکر علی (ع) است. تفکر علی (ع)، برای هر مسلمان و هر آزاد اندیشی، ملاک و معیارِ تشخیص است و لاغیر.
پی نوشت: مشکل ما اینه که همیشه جنگاوری بزرگانمون برامون جذابیت داشته، نه تفکراتشون.
پی نوشت 2: من مشکلی با سریال و این دیالوگ ندارم و اتفاقا خیلی دوستشون هم دارم، نوشته ی بالا هم در نفی پیام دیالوگ مذکور نیست. اتفاقا این دیالوگ در جای خودش، مضمون بسیار درستی هم داره.
پی نوشت 3: من آدم چندان مذهبی و معتقدی نیستم اما این ها هیچ تناقضی با افکارم نداره. البته به این مذهبی (سفت و سخت) نبودنم، افتخار هم نمی کنم، فقط این رو نوشتم که بدونید تفکر نویسنده ی متن چه چیزی هست.
یه روزایی ام بود، وقتی که بچه بودم، فکر می کردم زمین یه جایی تموم میشه. کلا نمی فهمیدم زمین گرده و انتهایی نداره، فکر می کردم یه جایی مثل یه دره ی عمیق انتهای زمینه. اون روزا، روزای بچگی، چقدر روزای بهتری بود. تقریبا هیچ چیزی از دنیای آدم بزرگا نمی دونستیم و نمی فهمیدیم ولی دنیا برامون جای باحال تری بود. ای کاش می شد جلوی سیر منطقی گذر زمان رو گرفت یا لااقل کمی آرومش کرد. لااقل برای وقتایی که همه چیز خوبه. ای کاش این جور مواقع زمان دیرتر می گذشت.
وای، چطور می توانستم چنین خیال کنم؟ چطور می توانستم این جور کور باشم؟ حال آنکه همه چیز را دیگری تصاحب کرده بود و من جز باد چیزی در دست نداشتم. همین مهربانی هایش، همان لطف هایش نسبت به من و عشقش... بله عشقش به من چیزی نبود جز شادی اش در نزدیکی دیدار با دیگری.
شب های روشن - فئودور داستایوفسکی
این کتاب احتیاج به معرفی و نقد نداره. همه کم و بیش ازش شناخت دارن و نوشته هم درباره اش زیاد هست. اما در مورد فیلم هایی که با اقتباس از این کتاب ساخته شد، میشه حرف های زیادی زد. سه تا فیلم هست که از بقیه معروف تر و بهترن: Le notti bianche یا شب های سفید اثر لوچینو ویسکونتی 1957، Four Nights Of A Dreamer یا چهار شبِ یک خیالباف اثر رابرت برسون 1971 و شب های روشن اثر فرزاد موتمن 2002. به زودی و در چند پست این سه فیلم رو بررسی خواهم کرد.
خب باید ببینیم به کجا رسیدیم. این عقلانیته؟ خب الان که چی؟ با این کار چه مشکلی حل میشه؟ اصلا نوشتن شعار یا بدتر از اون آرمان! روی پوشک نوزاد واقعا چه حسنی و مهم تر از اون چه تاثیری داره؟ آیا شعار، آرمان یا هر چیز دیگری رو باید روی پوشک نوشت؟ به نظرتون این خودش نقض غرض نیست؟
پی نوشت: به خدا این راهش نیست.