من از اونایی ام که اعتقاد دارم ابراز علاقه مثل خیلی از چیزای دیگه باید تو عمل باشه نه حرف. البته عملی که مستقیما عشق و علاقه ازش برداشت بشه. این که روانشناسا میگن دوست داشتن رو باید به زبون آورد و باید به همدیگه بگین دوست دارم، عزیزم و فلان اشتباهِ محضه. مثل دیالوگایی که شاید مفهوم خوبی داشته باشند ولی به دلیل نوع نوشتار و طرز گفتار شعاری به نظر می رسن و تاثیر خودشون رو نمیذارن یا تاثیر عکس میذارن. پس اینکه خیلی ها الکی بهم میگن عزیزم برای من بیش تر این طور به نظر می رسه که دارن همو مسخره می کنن تا این که عشقشون رو بهم ابراز کنن. مثل اونایی که اصرار دارن همدیگررو مهندس، دکتر، حاجی، استاد یا خیلی چیزایی دیگه صدا کنن. و البته من با همین عبارات هم مخالف نیستم و منظورم نوع استفاده شونه که خب خودتون می دونید خیلی جاها حال بهم زن و بیگانه با اون فضا است. خیلی اوقات عباراتی مثل دیوونه و یا عبارات من درآوردیِ بی معنی خیلی بیش تر، عشق و علاقه ی آدم رو نشون میده. ضمن اینکه عشق می تونه از هر چیزی استخراج و استنباط بشه، حالا بستگی داره به نوع عمل و توانایی ما در انجام اون عمل. به نظرم بیش تر باید عاشق بودن رو بلد باشیم به جای اینکه با کلمات، خصوصا کلمات کلیشه ای ابرازش کنیم.