فانوس شب

تلاشی فاجعه‌بار برای زیستن

۱۵ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

توهین

اگر راه نقد کردن از کسی رو ببندیم در واقع راه توهین بهش رو باز کردیم. هیچ کس اونقدر مهم، بزرگ و استاد نیست که از نقد شدن مصون بمونه. اگر جلوی انتقاد گرفته بشه و دچار اختناق و خفقان بشیم این نقدها تبدیل به عقده و این عقده ها برای عقده گشایی تبدیل به توهین میشه. حالا می خواد فرد مورد انتقاد سید علی خامنه ای باشه یا محمدرضا شجریان؛ پس خواسته یا ناخواسته جلوی نقد هیچ شخص، گروه یا جریانی رو نگیریم.

۳۰ مرداد ۹۹ ، ۰۰:۴۵ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فانوس شب

هم گناه

خیلیا سریالِ معمولیِ هم گناه رو خیلی بزرگ کردن و حالا از تموم شدن و به خصوص تموم شدنش به ایرانی ترین شکل ممکن مثلا ناراحتن. از این میان بیش ترین بهره رو عوامل سازنده ی هم گناه بردن تا بتونن مطابق سایر چیزهایی که در این مملکت اصلا بزرگ نیست ولی بزرگ جلوه  می کنه و در واقع برای بزرگ شدن بزک شده، خودشون رو تلاشگر و متفاوت و خلاق نشون بدن. البته وقتی آلترناتیوت مانکن و دل و آقازاده باشه می تونی چنین ادعایی هم داشته باشی.
۲۹ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۲۰ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فانوس شب

پایانِ خوب

یک پایان خوب یا قابل قبول مشکل تمام فیلم ها و سریال ها و حتی داستان های ایرانیه. هر چند نوشتن یک پایان خوب دغدغه ی تمام نویسندگان در سراسر دنیاست اما این موضوع در ایران نمود بیش تری داره. از میان فیلم ها و سریال هایی که دیدم و داستان هایی که خوندم فقط تعداد انگشت شماری از اون ها پایان خوب یا قابل قبولی دارند (که شاید بعدا بهشون پرداختم) اما شاید یکی از بهترینِ آن ها پایان داستان رستم و سهراب باشد. نویسنده ایرانی اغلب جرئت ندارد سرنوشت ناخوشی را برای قهرمان هایش رقم بزند با این حال فردوسی هر دو قهرمانش را قربانی می کند، درست است ظاهرا سهراب به دست پدرش کشته و قربانی شده اما آیا پدری که اشتباها پسرش را در نبردی کشته و به آن افتخار هم کرده قربانی نیست؟ این یکی از آوانگاردترین پایان های تاریخ است آن هم در چند صد سال پیش. حال آنکه نویسنده ی ایرانی در قرن بیست و یک جرات نمی کند خش روی قهرمانش بیفتد و از او در برابر هر بدی، زشتی یا آسیبی محافظت می کند. همین ها تفاوت ها را می سارند، جایگاه کنونی فردوسی در تاریخ را مقایسه کنید با جایگاه بعضی ها در آینده. حتی اگر فردوسی را بدون سرودن شاهنامه و فقط با همین داستان رستم و سهراب هم در نظر بگیرید باز هم مشخص است برنده چه کسی است.

۲۸ مرداد ۹۹ ، ۱۰:۲۰ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
فانوس شب

عوضی

به غیر از پویش صاحبخانه ی خوب باید یه پویشی هم وجود داشت به اسم صاحبخانه ی عوضی مخصوص افرادی مثل صاحبخانه ی برادر من، که حدود 100 درصد ودیعه ی خونه رو افزایش داده. در این پویش مردم می تونن در صورت صلاحدید با اعلام مشخصات صاحبخانه ی عوضی شون چند تا فحش پدرمادر دار نصیبشون کنن. تصور کن کسی که ده ها خونه داره دو نفر رو با دو تا بچه در این شرایط کرونایی و اقتصادی گذاشته لای منگنه و اونا مجبورن طی چند روز آینده یک خونه ی جدید پیدا کنن.
۲۶ مرداد ۹۹ ، ۲۳:۴۸ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
فانوس شب

طاقت بیار

کم و بیش می بینمت البته از دور، حست می کنم و می دانی که فاصله زیاد مهم نیست، شاید ندانی شاید نباشی اما گاه با تو زندگی می کنم و تمام روزمرگی هایم را با تو تقسیم میکنم و زمان در کنار تو می گذرد. با تو می خوابم و بیدار می شوم با تو به ستاره ها نگاه می کنم با تو رویاپردازی می کنم و شاید باور نکنی حتی با تو خاطراتم را مرور می کنم. خواه ناخواه با تو زندگی کرده ام و این زندگی را ادامه خواهم داد. به هر حال ادامه می دهم، روزشماری را ادامه می دهم و از امروز لحظه ها را یک به یک می شمارم تا روزی که دیدار میسر شود، تا روز ملاقات هر چند دیر هر قدر دور. این روزها می گذرند طاقت بیار.

۲۵ مرداد ۹۹ ، ۰۰:۴۰ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فانوس شب

تصادف شبانه

من سعی می کنم علاوه بر کتاب های چاپی به کتاب صوتی هم نیم نگاهی داشته باشم. یکی از خوبی های کتاب های صوتی به غیر از تمام نکات مثبتی که داره اینه که بهتر می تونی جهان مورد نظر نویسنده رو تصور کنی بخصوص اگه محصول با کیفیت قابل قبولی هم تولید شده باشه. کتابی که فایلش رو در ادامه قرار دادم توسط ایران صدا تولید شده و به رایگان در سایت ایران صدا به اشتراک گذاشته شده و من هم به همین دلیل تصمیم گرفتم عناوینی که دوست دارم و از نظرم خوبن رو انتخاب و اینجا به اشتراک بذارم تا شاید کسی خوشش بیاد و استفاده کنه. برای اولین پست:

تصادف شبانه (2003) اثر پاتریک مودیانو نویسنده فرانسوی برنده جایزه نوبل

راوی: مسعود میرزایی

بیت ریت: 96Kbps

تولید شده در: ایران صدا

نمونه صدا:

دریافت کل کتاب صوتی در یک فایل فشرده

مطالب مشابه:

کتاب صوتی انجمن شاعران مرده

۲۴ مرداد ۹۹ ، ۰۲:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فانوس شب

ادل

کاش برگردیم به دورانی که ادل هنوز چاق بود. ادل قبلا در پاسخ به انتقادات از استایل و چاق بودنش گفته بود که: من برای گوش ها می خونم نه چشم ها. دوستش داشتم چون کار خودشو می کرد، متفاوت بود و صدای فوق العاده زیبا، جذاب و گیرایی داشت. هنوزم دوستش دارم اما چاقش باحال تر بود. از معدود خواننده هایی که بیش تر خواننده است تا رقاص. کاش بیش تر پافشاری می کردی زن.

پی نوشت: البته فکر می کنم تصمیم شخصی ادل بوده. یعنی امیدوارم این طور بوده باشه.

پی نوشت 2 : اشتباه نشه و این پست رو با دخالت یا قضاوت اشتباه نگیرید.

۲۲ مرداد ۹۹ ، ۰۱:۲۰ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
فانوس شب

عشق و ابراز

من از اونایی ام که اعتقاد دارم ابراز علاقه مثل خیلی از چیزای دیگه باید تو عمل باشه نه حرف. البته عملی که مستقیما عشق و علاقه ازش برداشت بشه. این که روانشناسا میگن دوست داشتن رو باید به زبون آورد و باید به همدیگه بگین دوست دارم، عزیزم و فلان اشتباهِ محضه. مثل دیالوگایی که شاید مفهوم خوبی داشته باشند ولی به دلیل نوع نوشتار و طرز گفتار شعاری به نظر می رسن و تاثیر خودشون رو نمیذارن یا تاثیر عکس میذارن. پس اینکه خیلی ها الکی بهم میگن عزیزم برای من بیش تر این طور به نظر می رسه که دارن همو مسخره می کنن تا این که عشقشون رو بهم ابراز کنن. مثل اونایی که اصرار دارن همدیگررو مهندس، دکتر، حاجی، استاد یا خیلی چیزایی دیگه صدا کنن. و البته من با همین عبارات هم مخالف نیستم و منظورم نوع استفاده شونه که خب خودتون می دونید خیلی جاها حال بهم زن و بیگانه با اون فضا است. خیلی اوقات عباراتی مثل دیوونه و یا عبارات من درآوردیِ بی معنی خیلی بیش تر، عشق و علاقه ی آدم رو نشون میده. ضمن اینکه عشق می تونه از هر چیزی استخراج و استنباط بشه، حالا بستگی داره به نوع عمل و توانایی ما در انجام اون عمل. به نظرم بیش تر باید عاشق بودن رو بلد باشیم به جای اینکه با کلمات، خصوصا کلمات کلیشه ای ابرازش کنیم.
۱۶ مرداد ۹۹ ، ۲۰:۲۰ ۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
فانوس شب

بچگی

کاش یه امکانی بود میشد بچه ها رو تو همون سن دو سه سالگی نگه داشت. اوج بامزگی، بی دردسری و لذت دنیاست. کاش خودمون می تونستیم برگردیم و دو سه ساله شیم و همونطور بمونیم... تا ابد.

۱۶ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۱۰ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فانوس شب

با هم بشنویم 7

در این روزهای خالی از احساس بهتره هوای خودمون رو داشته باشیم و کارایی بکنیم و چیزیایی ببینیم و گوش کنیم که فضا رو یکم رقیق تر کنه. عاشقانه های خوب از هر هنری و با هر ژانر و سبکی، مناسبِ چنین روزهاییه. قطعه ی رومئو و ژولیت اثر ریچارد کلایدرمن یکی از همین آثاره و از دلنشین ترین موسیقی هاییه که میشه شنید. این اثر بازنویسی شده ی قطعه ی اصلی، ساخته ی نینو روتا آهنگساز ایتالیاییه که برای موسیقی متن فیلم رومئو و ژولیت (1968) ساخته شد. پیشنهاد می کنم گوش کنید و لذت ببرید.

۱۵ مرداد ۹۹ ، ۲۲:۴۸ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فانوس شب