کم و بیش می بینمت البته از دور، حست می کنم و می دانی که فاصله زیاد مهم نیست، شاید ندانی شاید نباشی اما گاه با تو زندگی می کنم و تمام روزمرگی هایم را با تو تقسیم میکنم و زمان در کنار تو می گذرد. با تو می خوابم و بیدار می شوم با تو به ستاره ها نگاه می کنم با تو رویاپردازی می کنم و شاید باور نکنی حتی با تو خاطراتم را مرور می کنم. خواه ناخواه با تو زندگی کرده ام و این زندگی را ادامه خواهم داد. به هر حال ادامه می دهم، روزشماری را ادامه می دهم و از امروز لحظه ها را یک به یک می شمارم تا روزی که دیدار میسر شود، تا روز ملاقات هر چند دیر هر قدر دور. این روزها می گذرند طاقت بیار.