بیا مثل قدیم عاشق هم شویم. خاطره انگیز و زیبا. من برایت ایمیل بفرستم؟ نه. با تو تماس بگیرم؟ نه. بیا به گذشته برگردیم من برایت نامه می نویسم، هر چند که یک روز طول بکشد، برایت پستش می کنم، هر چند که یک هفته طول بکشد تا به دستت برسد و منتظر جواب می مانم حتی اگر یک ماه طول بکشد تا جواب نامه ام را همراه گل رز خشک شده ای در پاکت نامه ببینم، در عشق انتظار هم زیباست.

بیا مثل قدیمی ها عاشق شویم، در کافه قرار نمی گذاریم، به هیچ رستوران گران قیمتی نمی رویم نه، از هیچ تله کابینی شهر را زیر پایمان نمی بینیم، من به آن پارک همیشگی می آیم تو را از دور می بینم و تو هم از دور نگاهم می کنی و از کنار هم رد می شویم با لبخندی که با هزار قرار در فلان رستوران برابری می کند.

بیا مثل شصت سال پیش به سینما برویم، نه من آن قدر آزادم که دست تو را در هر خیابانی بگیرم و نه تو از ترس پدرت می توانی با من در هر کوچه ای از شهر قدم بزنی، با هم به سینما می رویم با فاصله ی یک صندلی از هم فیلم می بینیم و منتظر می مانیم تا در یک لحظه و با یک جمله به هم عشق بورزیم.

بیا مثل قدیم ها شویم. جدیدی ها را دوست ندارم. بیا متفاوت باشیم. اگر قرار بود ما هم مثل بقیه باشیم نه من عاشق تو می شدم و نه تو عاشق من. اصلا شاید همدیگر را نمی دیدیم. پس باور کن، من مثل گذشته ها مثل قدیمی ها و جوری که هیچ کس نمی تواند تو را دوست داشته باشد، دوستت دارم.