گاهی احساس غربت می کنم. در اینجا... در وطنم... انگار هیچ کس نیست که مرا درک کند. احساس غربت در وطن بی نهایت سخت است. کسی که با اراده ی خود پای در کشوری غریب می گذارد غم غربت را خوب می فهمد، اما او نمی تواند هیچ کس را ملامت کند؛ چون خودش تصمیم گرفته و خودش. اما من گاهی به خدا می گویم: این ها من را نمی فهمند یا من این ها را. هر چند خدا مستقیما جوابی نمی دهد اما گاهی حس می کنم خدا می گوید: هر دو.

پی نوشت: کمی دردِ دل